568

بدنم مینشیند پشت میز دستانم چای مینوشند گوشهایم با اخرین صدا راک گوش میدهند پاهایم در اتاق سه در چهار رژه می روند چشمانم به آینه می نگرند آینه شکل دختریست که نمیشناسمش میپرسم: من کجایم؟ من کجایم که این همه از نبودنم آزادید؟ من کجایم که این کالبد بی من به یک الگوریتم تکراری تا ابد ادامه می دهد؟ من کجایم که دست هایم بدون من بر کاغذ نقش می زنند؟ بدون من موهایم را شانه می کنند بدون من در هوا تکان میخورند و شکل غریبی از رقص را در فضا شکل میدهند من کجایم که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

MEDICINE Chelo اشعار محمد قهرمان زاویه پوشاک لاکچری INVOKER فروش فلزیاب | 09100061386 سی‌شارپ یار Sean